
یادمان نرود، این روزهای سخت می گذرند، شب ماندنی نیست سپیده دم خواهد آمد، یادتان نرود «فقط مهربان باشید». خبرگزاری فارس ؛ همدان وقتی کتاب ایران عزیز را ورق می زنی، می بینی پر است از حوادث تلخ و شیرین. مردم صبور و سختکوش کشورمان چه روزهای سختی را که ندیدند، اما صبر پیشه راهشان بود، روزهایی که به مو رسید اما پاره نشد همان ابتدای انقلاب بود که دشمنان این مرز و بوم با یک جنگ نابرابر هشت سال ظلم و ستم را بر ما روا داشتند. آن روزها بود که ملت ایران دست در دست یکدیگر با اقتدار و افتخار روزهای سخت را پشت سر گذاشتند؛ چه جوانانی که از خود گذشتند تا هموطنانشان آسوده بخوابند، زنان و مردانی که پشت جبهه ها تلاش می کردند و همین همدلی ها بود که توانستیم با سربلندی روزهای خون و آتش را پشت سر بگذاریم. جنگ تمام شد دست در دست هم دادیم خرابی ها را آباد کنیم، روزها گذشت امام مان را از دست دادیم غبار غم بر سینه هایمان نشست آخر رفتنش کم غمی نبود اما دلمان شاد بود که نایبی چون آیت الله خامنه ای رهبرمان شد و دلمان قرص که انقلاب به رهبری این عزیز فرزانه از سراشیبی ها گذر خواهد کرد . گذشت و گذشت، سیل آمد و زلزله ، خانه و کاشانه مردم سرزمینم را لرزاند اما دل هایمان را نه، دست در دست هم دادیم و مهربانی ها جاری شد خانه ها دوباره نو شد و چشم ها منتظر مردمان این سرزمین از مهربانی ها اشک شوق ریخت. از هر راهی خواستند دلسردمان کنند اما ایستادیم، سردارمان را گرفتند، محکم تر شدیم و فریاد زدیم «ما همه سردار سلیمانی هستیم»، هنوز غم مصیبت از دست دادنش روی شانه هایمان سنگینی می کرد به صحنه آمدیم و چهل و یکمین بهار انقلابمان را جشن گرفتیم، به میدان آمدیم و سرنوشتمان را رقم زدیم . روزها روال عادی به خود گرفته بود که یکباره یک اتفاق همه محاسباتمان را به هم ریخت... ...